- دقیقه 11
- 3138
- يك نظر
به قلم محمدجواد تاج الدین
23 شهریور 1401
روز جمعه 18 شهریور ماه، هتل المپیک تهران میزبان گردهمایی همکاران رونیکس بود. همکارانی که از اقصی نقاط کشور با هماهنگی مجموعه رونیکس به تهران دعوت شدند تا بار دیگر در کنار هم ارکان موفقیت رونیکس را مرور کنند.
در این همایش محمدرضا رامخو مدیر عامل مجموعه، میلاد کی مرام سفیر برند، حمیدرضا رامخو مدیر زنجیره تامین، محسن رامخو قائم مقام مدیرعامل، سمیرا عسگری مدیر واحد تامین قطعات، حمیدرضا نیکوکار مدیر ارتباطات و برند، رامتین کاشانی مدیر فروش بینالملل، حامد ریوندی مدیر طرح و برنامه، سعید رمضانی مدیر واحد منابع انسانی، مصطفی شکوریان مدیر سازمان فروش، سعید سلطانی مدیر دیجیتال مارکتینگ، مهدی گودرزی مدیر خدمات پس از فروش و آرش قمبری مدیر زیرساخت و شبکه در کنار دیگر همکاران مجموعه بزرگ رونیکس حضور داشتند.
این گردهمایی به سبک و سیاق گردهماییهای معمول مجموعههای بزرگ و کوچک صنعتی نبود. این گردهمایی همصدایی دوباره همکاران رونیکس بود برای رسیدن به هدفی واحد. هدفی که از مدیرعامل مجموعه تا همکاران دورترین شعب رونیکس به آن باور دارند.
رضایت مشتری اولین وآخرین هدف رونیکس و سنگ بنای تمام تصمیمات و خدمات این مجموعه بزرگ صنعتی است. اما در همایش روز بازاریابی رونیکس چه گذشت؟
با یاد تو آغاز میکنیم
همکاران و مهمانان رونیکس از روز قبل در مجموعه هتل المپیک تهران ساکن شده بودند. همایش در ساعت 9 صبح جمعه با آیاتی از کلامالله مجید آغاز شد و برنامه شکل رسمی به خود گرفت.
اولین سخنران میلاد کیمرام بود. سفیر برندی که به قول محمدرضا رامخو، مدیر عامل مجموعه با رونیکس چفت شده است. کیمرام حرفهای خود را با تعریف از شخصیت مدیرعامل و انرژی برند رونیکس آغاز کرد.
کیمرام این نکته را یادآوری کرد که اگر فرد یا مجموعهای دیروز و امروز یکسانی داشته باشد؛ باخته. اتفاقی که در رونیکس نیفتاده و این برند در سالهای گذشته به صورت روزانه در حال پیشرفت بودهاست. او اضافه کرد مجموعه رونیکس در 13 سال گذشته، به اندازه 50 سال کار کرده است. این جنب و جوش فعالیت متکی به روحیه شخص مدیرعامل مجموعه یعنی رضا رامخو است.
من محمدرضا رامخو یک فروشنده هستم
اما چرا گردهمایی بازاریابان و همکاران رونیکس به سبک و سیاق مجموعههای دیگر نبود؟ شاید این اتفاق به دلیل صمیمت گفتار و رابطه مدیرعامل با همکاران رونیکس باشد.
محمدرضا رامخو وقتی بالای سن رفت مانند مدیران عامل دیگر عصا قورت داده و خشک صحبت نکرد. او از گذشتهاش و روزهای ابتدایی رونیکس گفت.
از دوران شاگردی در مغازه آقای نوروزی و روزهای ویزیتوری. از سختیهای کار در بازار و روزهایی که به تی کشیدن و پاک کردن شیشه گذشته است.
او صحبتهای خود را اینچنین آغاز کرد. «خیلیها میگویند شما به جایی متصل هستید. اما واقعیت چیز دیگری است. من امروز میخواهم از رضا رامخو صحبت کنم. شاگردی که در بازار تی کشیده، شیشه پاککرده، عرق ریخته تا سنگ بنای مجموعهای بزرگ را بنا کند.»
معدل 10، انضباط صفر
او با اشاره به دوران جوانیاش گفت:
«رضا رامخویی که امروز اینجا ایستاده با آنچه بود تفاوت بسیاری دارد. من پسر پُر شر و شوری بودم. درسم هم تعریفی نداشت. معدلم 10 بود و انضباطم صفر! مغرور بودم و خیال میکردم به جز گز کردن کوچهپسکوچههای شهر کار دیگری ندارم. اما یک روز به اصرار پدر برای شاگردی به مغازه حاج آقا نوروزی رفتم. آن هم نه برای فروشندگی یا پشتمیز نشینی، بلکه برای پادویی و تی کشیدن.
شش ماه اول به سختی گذشت. غرورم خدشهدار شده بود و خیال میکردم آسمان به زمین رسیده. اما همان شش ماه کار خود را کرد. با خودم گفتم من اینجا هستم تا پیشرفت کنم. در آن زمان سیستم حسابداری داس روی بورس بود. یادم است که ساعت کاری مجموعه، 5 به اتمام میرسید. اما من تا ساعت 11 شب پای این سیستم حسابداری میایستادم تا چیز جدیدی یاد بگیرم. بودجهبندی و دقت در حسابوکتاب امروز را مدیون آن سالها هستم.»
اگر کسی یک بار محمدرضا رامخو را دیده باشد و چند کلامی با او صحبت کند؛ متوجه میشود پشت میز نشین نیست. به قول خودش من محمدرضا رامخو یک فروشنده هستم! او از رویای فروشندگی در بازار صحبت کرد.
«مسئول مجموعه با خرید و فروش ابزار توسط من مخالف بود. من اما از هدفم دست نکشیدم. در آن زمان کسری مغازه را از فروشگاههای اطراف جبران میکردیم. کسانی که مسئول این کار بودند؛ عادت داشتند به چند مغازه دور و بر سر بزنند و جنس را هرچند با قیمت بیشتر اما با زحمت کمتر بخرند. من اما خیال میکردم طور دیگری میشود عمل کرد. بدون آنکه به آقای نوروزی چیزی بگویم و یا انتظار حقوق بیشتر داشته باشم؛ با درخواست از فروشندگان، برگههای خرید را میگرفتم و در بازار چرخ میزدم. سعی میکردم کسری را با کمترین قیمت ممکن جبران کنم. بعد از چند وقت که دخل و خرج مجموعه تغییر کرد؛ آقای نوروزی علت سود بیشتر را جویا شد. آن زمان بود که یکی از همکاران ماجرا را لو داد. گفت رضا رامخو اجناس جدید را پیدا میکند.»
دانشگاه بازار
رضا رامخو بازار را دانشگاه میداند و خودش را فارغالتحصیل آن. از دید او آنچه در کف بازار اتفاق میافتد در هیچ کتاب و جزوه و درسی نیست. باید خاک بازار را خورد تا چم و خم کار را فرا گرفت. موفقیت امروز مدیون گذشتهای سخت و مملو از شکستها و ناامیدیهای ویرانگر است.
او پس از جا افتادن در مغازه آقای نوروزی و فرا گرفتن خرید و فروش و حسابداری و دیگر زیرو بمهای بازار، به فکر واسطهگری افتاد. به گفته خودش در آن زمان همه واسطهها 5 درصد میگرفتند و او 25 صدم درصد! یعنی سودی تقریبا صفر درصدی. اما اوضاع خوب پیش نمیرفت. او از روزهایی گفت که بعضا با توهین ازمغازهها بیرون انداخته شده. عصرهایی که برای پنهان کردن اشکهایش به مسجد مجد پناه برده. حتی رامخو یک بار مجبور شده تمام سرمایه آن روزش، یعنی 8 میلیون تومان را بابت بدقولی یک شخص از دست بدهد.
اما از دست دادن سرمایه پایان کار نبود. بلکه شروعی بود برای حضور قویتر در بازار. او صحبتهای خود را اینطور ادامه داد: «در آن دوران و پس از آن اتفاق؛ در بازار پیچید که واسطهای به دلیل بدقولی یک فروشنده، چک 7 میلیون و هشتصد و پنجاه هزار تومانی کشیده. از آن روز تلفنها شروع شد. از من میخواستند وظیفه پخش محصولاتشان را به دست بگیرم. اما دیگر من نیز مثل باقی واسطه، 5 درصد طلب کردم.»
جنس بیکیفیت و سرخوردگی
دیگر فروش اجناس دیگران بس بود. رامخو تصمیم گرفت خودش جنس وارد کند و بفروشد. برای گسترش کارش احتیاج به همراه داشت. او به سراغ برادرانش رفت. حمید و محسن. حمید زبان میدانست و شروع کرد به ایمیل فرستادن برای کارخانههای ریز و درشت. بار اول به ایران رسید. اما هیچ چیز آنطور که خیال میکردند پیش نرفت.
« اوضاع آنطور که خیال میکردیم پیش نرفت. بار را با گونی آورده بودند؛ خیس خورده و بی کیفیت! باری که آمده بود نه بستهبندی مناسبی داشت و نه نام و نشانی. شاید اگر کس دیگری به جای ما بود؛ کار را همان روز رها میکرد. اما ما ایستادیم. هرطور بود آن بار را فروختیم و جدیتر به دنبال اجناس گشتیم. 3 هزار کارخانه را زیر و رو کردیم. سعی کردیم باکیفیتترین اجناس را وارد کنیم.»
برای دیگران خوب بخواهید
برخی کلیدواژهها در صحبتهای رضا رامخو بیشتر تکرار شد. مهمترین آنها شاید این جمله باشد:
«برای دیگران خوب بخواهید»
رامخو این گفته را رمز موفقیت خود و تیمش میداند. این خوب خواستن برای دیگران را میتوان در رضایت مشتری تعریف کرد. اگر جنس خوب تولید کنید؛ خدمات خوب به مشتری ارائه دهید و به فکر او باشید برای خودتان نیز اتفاقهای خوبی میافتد.
رونیکس متولد میشود
شاید داستان متولد شدن بسیاری از برندهای بزرگ دنیا را شنیده باشید. داستان رونیکس هم آن روزی آغاز شد که برادران رامخو به این فکر افتادند که اجناس باکیفیتی که وارد بازار میکنند؛ احتیاج به یک نام دارد. به گفته رضا رامخو، تصمیمگیری برای اسم مجموعه تنها 5 دقیقه زمان برد.
«من به برند رولکس علاقه زیادی داشتم. به همین خاطر با برادرانم توافق کردیم اسم برندمان رونیکس باشد. شاید 5 دقیقه هم صرف این کار نشد. شاید آن روز فکر نمیکردیم به جایی برسیم که مجموعهای 1000 نفری را اداره کنیم که به بسیاری از کشورهای جهان صادرات دارد. اما از یک چیز مطمئن بودیم. کار خوب و جنس باکیفیت در بازار فروخته خواهد شد. مشتری خوب را از بد تشخیص میدهد.
رونیکس بر پایه احترام به مشتری و روابط دوستانه شکل گرفته. برندی که امروز همه ما را دور هم جمع کرده است.»
برکت در حرکت است
رامخو انسان پر جنب و جوشی است. به قول خودش ممکن است یک نفر آسایش را در مسافرت یا خواب و استراحت ببیند؛ اما او آسایش و حال خوب را در کار میبیند..
او برکت را در حرکت میداند. آن هم حرکتی در جهت سودرسانی به دیگران و برخورد منصفانه با مشتری. ارکان اصلی رونیکس بر همین مبنا بنا شده است.
به نام پدر
اواسط مراسم بود که حاج آقای رامخو وارد سالن شد. پدر رضا، حمید و محسن رامخو. حضور پدر جو مراسم را تغییر داد. رضا رامخو با خوشآمدگویی به پدرش، دعای پدر و مادر را مهمترین رکن موفقیت دانست. او گفت در آن 6 ماه اول در مغازه حاج آقای نوروزی به دلیل سختگیری پدر و اجبار به حضور در بازار، از او ناراحت بودم. به دلیل آن ناراحتی هیچوقت خودم را نمیبخشم.
امروز دلیل آن سختگیری را میدانم و میبینم و شرمندهام. هرچه امروز هستیم و به ان رسیدیم از دعای پدر و مادرمان است.
نیروی انسانی متخصص، متعهد و عاشق
مدیرعامل رونیکس، نیروی انسانی را مهمترین پایه پیشرفت و شکوفایی مجموعه رونیکس میداند. رامخو با اشاره به این نکته که این صحبت را بابت تعارف نمیگوید؛ اینطور ادامه داد:
«نیروی انسانی متخصص، متعهد و عاشق مهمترین رکن موفقیت امروز رونیکس است. من با وجود همکارانم و در کنار آنها پیشرفت کردم. اعتماد به نیروی انسانی و جذب افراد کاربلد و عاشق مهمترین دلیل پیشرفت ما است. من در کنار همکارانم و مدیران مجموعه هدف واحدی داریم. هدف ما رضایت مشتری، پیشرفت و حضور در بازار جهانی است. هرچه از اهمیت نیروی انسانی بگویم باز هم کم است. رونیکس به بودن شما افتخار میکند و به آن میبالد.»
مدیرانی که بذر امید رونیکس هستند
رامخو پیشرفت رونیکس بدون حضور مدیران مجموعه را امری محال دانست. او با نام بردن از تکتک مدیران، از فروش و دیجیتال و آیتی و تبلیغات و کنترل کیفیت و طرح و برنامه و خدمات پس از فروش و منابع انسانی، هر کدام را بذری دانست که در مزرعه رونیکس رشد کردند و مجموعه را با خودشان بالا کشیدند.
روابط عمومی و رفتار خوش سرلوحه برخورد با مشتری
از اواسط مراسم، صحبتها رنگ و بوی دیگری گرفت. وقتی همکاران داستان رونیکس و مدیرعامل را شنیدند نوبت به رفتار سازمانی رسید. به آنچه باید در مجموعه رعایت شود. همایش روز جمعه، برای بازاریابان و مدیران فروش مجموعه برقرار شده بود. یعنی نمایندگانی که به طور مستقیم با مشتری در ارتباط هستند.
شاید مهمترین مشخصه شبکه فروش رونیکس، حضور مویرگی در بازار ابزار ایران باشد. این مهم به وجود نمیآمد مگر با رفتار خوش و روابط عمومی بالا. دو رکنی که رامخو بارها به آن تاکید کرد.
او خود را ذاتا فروشنده معرفی کرد و دلیل موفقیت خود را، ارتباط مستمر حتی با کوچکترین فروشندگان بازار دانست.
مصطفی شکوریان مدیر سازمان فروش رونیکس با دعوت رامخو به روی سن رفت. او نماینده و در عین حال مدیر تمام فروشندگان و بازاریابان حاضر در جلسه بود.
او با اشاره به موفقیت رونیکس در بازار، کیفیت، خدمات پس از فروش، فروش نقدی، گارانتی و تلاش مضاعف را دلیل موفقیت رونیکس دانست.
لشگر شکستخورده نباشید
«با سر پایین وارد هیچ مغازهای نشوید. شما نمایندگان یک برند جهانی، باکیفیت و پیشرو هستید. شما نمایندگان رونیکس هستید. هیچ برندی در بازار ایران به گرد پای محصولاتی که شما میفروشید؛ نمیرسد.»
رضا رامخو این صحبتها را خطاب به ویزیتورهای مجموعه بیان کرد. صحبتهایی که با تشویق حضار همراه شد. او کیفیت برند رونیکس را عامل اصلی موفقیت مجموعه دانست و ویزیتورها و بازاریابان مجموعه را سفیران این مجموعه بزرگ دانست.
مدیر پشت میز نشین نمیخواهم
«رونیکس مدیر پشت میزنشین نمیخواهد چرا پشت میز مینشینید؟ باید کف بازار باشید. باید با مصرفکننده ارتباط برقرار کنید. باید مشکلات ویزیتورها را بدانید»
رامخو این بخش از سخنانش را با شور و حرارت بیان میکند. او رمز موفقیت رونیکس را در ارتباط تمام ارکانش با مشتریان میداند. تاکید او حضور مدیران در وسط میدان است. یعنی در بازار!
رویاهای رونیکس تمامشدنی نیست
رضایت از وضعیت موجود، نقطه پایان موفقیت یک برند است. راضی شدن به شرایط امروز حتی اگر ایدهآل هم باشد یعنی تمام شدن رویاها. اما رویاهای رونیکس تمام شدنی نیست.
این گفته رضا رامخو مدیرعامل مجموعه است. او با یقین از هدفی سخن گفت که شاید شنیدنش برای مخاطب کمی عجیب باشد. اما آنهایی که از ابتدا با رونیکس همراه بودند؛ آن را درک میکنند و به آن امید دارند.
رامخو افق 5 سال آینده رونیکس را اینطور مشخص کرد:
«من با یقین به شما میگویم افق 5 ساله رونیکس قرار گرفتن در فهرست 5 برند شاخص دنیا است. چه کسی خیال میکرد ما بتوانیم به بسیاری از کشورهای دنیا ابزار صادر کنیم؟ چه کسی خیال میکرد برندی که از کف بازار تهران شروع شد امروز به مجموعهای بزرگ و نامدار بدل شود. چه کسی جز من و شما به این نکته باور داشت که رونیکس میتواند و امروز توانست».
رونیکس بر اساس نیاز شکل گرفته است
«هیچوقت جلوتر از نیاز حرکت نکردیم. همواره بر اساس نیاز پیش رفتیم. رونیکس اساسا بر پایه نیاز شکل گرفته است.»
رامخو نیاز را مهمترین عامل حرکت و رشد رونیکس میداند. از ورود جنس باکیفیت به بازار، تا بهبود خدمات پس از فروش و احداث نمایندگی و ورود به عرصه جهانی، همه و همه گام به گام و برپایه نیاز پیش رفته است.
احداث کارخانه و تولید ملی
قدم بعدی رونیکس و برنامه این مجموعه تا پایان سال احداث کارخانه در ایران است. رامخو این هدف را هدفی عاشقانه میداند. تولید ملی و استخدام ایرانیها برای شروعی دوباره. هدفی که رونیکس به آن جامه عمل خواهد پوشاند.
ارکان رونیکس
رونیکس بر پایه 5 اصل اساسی شکل گرفته است. تنوع محصولات، کیفیت بینظیر، قیمتگذاری منصفانه، خدمات پس از فروش منحصر به فرد و در آخر رفتار سازمانی متمایز.
رامخو این پنج اصل را ارکان اساسی مجموعه رونیکس میداند. ارکانی که با کمک نیروی انسانی متخصص به آن دست پیدا کرده و امتداد خواهد داشت.
در مورد رونیکس با کسی شوخی ندارم؛ حتی خودم!
«رونیکس برای من نیست. برای تمام کسانی است که در آن فعالیت میکنند و عاشقش هستند. قرار نیست مدیریت این مجموعه موروثی باشد. من در مورد رونیکس با کسی شوخی ندارم؛ حتی با خودم!»
رضا رامخو گوینده این صحبتها است. مدیرعامل مجموعه. او رونیکس و موفقیت آن را بالاتر از هرچیزی تعریف میکند. به گفته خودش در این راه با احدی شوخی ندارد.
او حتی در بخشی از گفتههایش با صراحت گفت اگر امروز کسی بهتر از من بتواند مجموعه را اداره کند، با کمال میل مدیریت مجموعه را به او واگذار میکنم.
قاب یادگاری، عکس آخر
ساعت 1 نقطه پایان مراسم بود. این پایان با عکسی دستجمعی روی سن مرکز همایشهای هتل المپیک ماندگار شد. عکسی که قرار است به آلبوم خاطرات رونیکس اضافه شود. آلبوم پیروزیها، شکستها، ناامیدیها، موفقیتها و رویاهایی که هیچوقت تمام نخواهند شد.
مدیرعامل رونیکس خود را اینطور معرفی می کند:” من محمدرضا رامخو یک فروشنده”
محمدرضا رامخو راه رسیدن به آرامش را اینگونه تعریف می کند.
رضا رامخو این بار از تجربه متفاوت می گوید؛ از تجربه موفقی که رونیکس را به برندی جهانی تبدیل کرد.
عالی بود عالی پر از انگیزه و پر از انرژی و پر از حس و حال خوب و قوی و موفقیت
امیدوارم روزای بهتر و بهتر از خانواده رونیکس ببینم